هر کس برند نیست وارد نشود !
بیل گیتس
بیل گیتس۱ یکی از دو مالک بزرگترین بنیاد خیریه خصوصی دنیا است. میزان بشردوستی او بر هیچکس پوشیده نیست. تعهد گیتس به بشردوستی به طرز غیر قابل انکاری، صفت بارز برند اوست و در محتوا، بخشهای بصری و استراتژی رسانهای او منعکس است.
[ نلسون ماندلا۵ یکی از قهرمانان من است. دیدار ماندلا و رفتن به پریتوریا۶ برای سخنرانی سالانه که به افتخار او نامگذاری شده است، افتخار بزرگی بود. من خاطرات خود از او را بازگو کردم و درباره بهرهبرداری از پتانسیل جمعیت جوان آفریقا سخن گفتم. ]
رسانههای اجتماعی
رویکرد گیتس به رسانههای اجتماعی نشأتگرفته از انساندوستی اوست. گیتس لینکهایی را به همراه یک حکایت شخصی کوتاه و یک گرافیک سفارشی و رنگارنگ مربوط به محتوای مد نظر منتشر میکند.
در مجموع رویکرد گیتس در برندسازی استراتژیک و بصری خود، روی مردم متمرکز است. با استفاده از گرافیک، فونت، نگارههای دستساز، تنوع رنگ و تمرکز بسیار بر محتوای مربوط به مردم، برندسازی شخصی گیتس از «بشردوستی» به طور کامل حمایت میکند.
طراحی
با وجود اینکه گیتس صاحب غول تکنولوژی دنیا یعنی مایکروسافت۲ است که در آن طراحیهای شیک حرف آخر را میزند، کارت ویزیت او دارای طراحی صمیمانهی دهه ۷۰ میلادی است. محتوای بصری برندسازی شخصی گیتس، بشردوستی و «مردمی بودن» را همواره از طریق به تصویر کشیدن چهره مردم انعکاس میدهد. تمرکز گیتس بر انتشار تصاویر افراد، برند او را به طرز خاصی یک برند خیرخواهانه معرفی میکند. همچنین توجه کنید که محتوای تصویری گیتس معمولاً شامل فونتهای دستساز و استفاده از نگارههای رنگارنگ است.
[ معلم کلاس چهارم من به من نشان داد که میتوان پسری شلخته و منفور بود که عاشق کتاب خواندن است. ]
[ درباره اقتصاد ژاپن هیچ کمبود کتابی وجود ندارد. این کتاب بهترین شروع است. ]
[آموزش صحیح شبیه چیست؟ برای نیت بولینگ۳، به معنی کاشت و پرورش بذر علاقه به یادگیری در دانشآموزانش است . . .
گفت و گویی با نیت بولینگ:
معلم نمونه ایالت واشینگتن۴ در سال ۲۰۱۶ میلادی ]
مارک زاکربرگ
مارک زاکربرگ۷ به دلیل توفیق بیاندازه فیسبوک به اسمی آشنا تبدیل شده است ولی حتی با این درجه از شهرت، آیا موفق شده است برند شخصی خود را که هنوز به شدت گفتاری، خودمانی و خوشایند است، رواج دهد؟
رسانههای اجتماعی
صفحهی شخصی مارک زاکربرگ در فیسبوک بیش از ۸۰ میلیون دنبالکننده دارد. اگر شما همین حالا او را در صفحهاش دنبال کنید، جدیدترین فردی خواهید بود که از جریان زندگی و فعالیتهای او مطلع خواهید شد؛ از سفرهای اخیرش گرفته تا دیدگاههای سیاسی و بیماریهایی که برای درمانشان تلاش میکند.
رویکرد بصری کلی زاکربرگ به محتوا به طور شگرفی ساده، خودمانی و همراه با نگاهی گذرا به زندگی شخصی و حرفهایش است. برای مثال سری به مطالب اینستاگرام او بزنید.
نکته مهم دیگر این است که زاکربرگ در تمامی تصاویر در «یونفیورم» خود (یک پیراهن سادهی خاکستری) ظاهر میشود که به مشخصه ظاهری او تبدیل شده است. زاکربرگ در این باره گفته است که انتخاب لباس یک «تصمیم بیاهمیت است که نمیخواهد هرروز صبح وقت زیادی صرف آن کند». این مسئله به مشغله زیاد او به عنوان یک مدیرعامل اشاره دارد.
[ آیا مـــا میتوانیـــم تمــــام بیمـاریهــــا را درطــــول زندگـــی کودکمــــان درمـــــان کنیم؟
وقتــــی دخترمــــان متولد شد، ما درباره امید به آیندهای که او برای ما به ارمغان خواهد آورد، نوشتیم؛ امیدی که بسیاری از ما آن را حس میکنیم. امید به اینکه میتوانیم آیندهای بهتر برای فرزندان و نسلهای بعــدی مهیـا سازیم.
من یک مهندس هستم و فکر میکنم این امید بخشی از چشمانداز مهندسی است. این باور که میتوانی هر سیستمی را بهتر کنی؛ حال این سیستم میخواهد کُد باشد یا سختافزار، مربوط به زیستشناسی باشد یا یک شرکت و… ]
طراحی
رویکرد گفتگوی خودمانی زاکربرگ برای برندسازی شاید به بهترین شکل در طراحی کارت ویزیتش متجلی باشد؛ در کارت ویزیت معروفش: «عوضی، من مدیرعاملم». برایان ولسو۸ طراح این کارت میگوید تاریخچه جمله اصلی این کارت به شوخیهای دوستانه او و مارک بازمیگردد: «من جلسهای با زاکربرگ داشتم که اولین جمله او این بود: «عوضی، من مدیرعاملم.» به خاطر رابطهای که زاکربرگ و من در آن زمان داشتیم، من از این حرف او ناراحت نشدم. به همین سادگی، این عبارت در ذهن من حک شد.»
به طور مشابه، نوشتافزار شخصی زاکربرگ نیز دارای طراحی خودمانی و صمیمی است. طراحی هوشیارانه، مدرن و در عین حال شخصی نوشت افزار، مهر و موم نامهها، لوازمالتحریر و حتی سربرگ نامههای زاکربرگ این پیام را میرساند که او مدیر عاملی با برند شخصی خودمانی (و باحال) است. رویکرد خودمانی و خوشایندی که زاکربرگ در تقابل با کارمندانش دارد نیز به درستی در این طراحیها نمود پیدا کرده است.
ریچارد برانسون
وقتی عنوان مدیرعامل به گوشمان میخورد، بسیاری از ما به یاد کارآفرین شرکت ویرجین۹، سِر ریچارد برانسون۱۰ میافتیم. برانسون یکی از هوشمندانهترین، موفقترین، سودآورترین و سرزندهترین برندسازیهای شخصی را انجام داده است. او این صفات نیک را از طریق گسترهای از محتوا و طراحی انگیزهبخش و مثبت حفظ میکند. اما چگونه؟
رسانههای اجتماعی
برانسون با توصیف خود به عنوان «یک ماجراجو، بشردوست و دردسرسازِ متنفر از تشریفات که به تبدیل ایدهها به واقعیت باور دارد» در صفحه شخصی فیسبوکش، برندسازی شخصی خود را به صورت تصویری و راهبردی در رسانههای اجتماعی تقویت کرده است.
اصلیترین شکل محتوای منتشر شده توسط برانسون در رسانههای اجتماعی به صورت قراردادن لینکهای مربوط به وبلاگها، مقالات، مصاحبهها و . . . است. او برخی اوقات به همراه این لینکها، تصاویر الهامبخشی از خودش را مرتبط با موضوع منتشر میکند. این تکنیک نهتنها توجه کاربران را به محتوای اصلی او (لینکهای سایت و مقالات و مصاحبه ها) جلب میکند، بلکه او را به عنوان فردی فعال و مرد عمل نشان میدهد.
طراحی
طراحی و ابزار بصری به صیانت از برندسازی حرفهای و انگیزهبخش برانسون کمک میکنند. برند سازی برانسون به شدت بر روی نوشتهها، واژهها و نقلقولهایش متمرکز است؛ یکی از متداولترین موارد استفاده برانسون از گرافیک، باکسهای نقلقول است. ساده و مینیمال بودن، استفاده مناسب از تایپوگرافی و زیباییشناسی حرفهای باکسها باعث میشود تا محتوای بصری برانسون به برند شخصی او وفادار بماند و در عین حال، بدون تقلید مستقیم از برند ویرجین، به شدت با آن مطابقت داشته باشد.
[ با وجود داشتن رویکرد کاری شدیداً انعطافپذیر، همیشه ماه آگوست را به تفریح اختصاص میدهم. ]
[ لازم نیست حتما مرگ را تجربه کرده باشید تا به اهدای عضو فکر کنید. ]
۱.Bill Gates
۲.Microsoft
۳.Nate Bowling
۴.Washington
۵.Nelson Mandela
۶.Pretoria
۷.Mark zuckerberg
۸.Brian Veloso
۹.Virgin
۱۰.Richard Branson
منابع:
Anna Guerrero (2016), CEO Branding Deconstructed: How Gates, Zuckerberg and Branson Construct Their Online Image, www.Inc.com Small Business Ideas and Resources for Entrepreneurs
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!